مردم رفتن راه پیمایی .....

شاید میلیونها نفر .....

فرض کنیم ۱۰۰۰۰۰۰ نفر .....

از این ۱۰۰۰۰۰۰ نفر ....

۵۰۰۰ نفر واقعا دلشون برای قدس می سوخته بنا بر باور هاشون .....

۱۰۰۰۰ نفر مسیرشون به راه پیمایی خورد .....

۱۰۰۰۰۰ بخاطر بیکاری و جلوی دوربین بودن اومدن ( کور خوندن )

۴۵۰۰۰ نفر هم بخاطر اجبار خانواده هاشون ....

بقیه شون هم بخاطر موقعیت شغلی که داشتن اومدن .... مثلا کارمند های بانکی که اومدن راه پیمایی

از بانک بهشون پول میدن ( منبع موثق )

برادران عزیز سپاهی هم میان تا ببینن کی نیومده تا زیر آبشو بزنن مثل نماز جمعه که میرن .

قدس مال یهودیهاست .......

مال یهودیها بوده .....

مال یهودیها خواهد موند ......

فردا روز قدس .....

این مطلب رو میذارم تا بدونین صاحب اصلی قدس چه قومی هستن ..... بر میگردیم به سال ۵۳۹ قبل از میلا د مسیح یعنی ۲۵۴۵ سال قبل ....

کوروش پادشاه پارس بسمت بابل حرکت می کند تا بابل را تسخیر نماید و یک سال بعد به طرز ماهرانه ای بابل را بدون خونریزی و کشتار مردم فتح میکند.

سال ۵۳۸ قبل از میلاد .....

بد از فتح بابل تمام ممالکی را که مطیع آن بودند به اطاعت کوروش کبیر در آمدند از جمله فلسطین و فینیقیه .

کوروش نسبت به ملت بنی اسرائیل که از زمان بخت النصر در اسارت بودند مهربانی و رافت مخصوصی ابراز نمود .

ظروف طلا و نقر ه ای که بخت النصر از بیت المقدس آورده بود به انها پس داد و اجازه داد به فلسطین مراجعه کرده و در بیت المقدس

معابد قدیم را که آسوری ها خراب کرده بودند تعمیر نمایند و معبد جدیدی بنا کنند .

بنابراین ۴۲۰۰۰ نفر یهمودی و ۷۰۰۰ نفر غلام و کنیز بطرف فلسطین رفته و به تجدید بیت المقدس پرداختند .....

فرمان کوروش بدین مضمون بود ....

کوروش پادشاه پارس چنین می فرماید :

یهووه خدای آسمانها همهی زمین را به من داده و دستور داده که خانه ای برای او در اورشلیم

که در یهود است بسازم . پس کیست از شما .... از تمامی قوم او ... که خدایش با وی باشد ....

او به اورشلیم که در یهود است برود و خانه ی یهووه که خدای اسرائیل و خدای راستین است در اورشلیم بسازد .  

۲۵۴۴ سال پیش یهودی ها قدس رو ساختن حالا ما میگیم مال فلسطینی هاست ... درسته مال فلسطینی ها است اما مال یهودی هاست نه مسلمونها ....

از کسانی که به تاریخ کهن ایران احترام میذارن ......

از کسانی که دوست دارن مشت محکمی بر پلیدی اعراب بزنن .....

و همه ی ایرانیان ایرانی نجیب .....

دعوت میشود در جشن ۷ آبان در پاسارگاد شرکت کنند.

برای کسب اطلاعات بیشتر به وبلاگ http://www.irhc.blogsky.com/  مراجعه کنید.

خرزو خان میگه .....

یه زمانی این کشور واسه خودش کشوری بود .... ۲۵ تا کشور جزو خاک ایران بودن ....

ابهتی داشت واسه خودش .....

بعدها گذشت و کم کم کوچیک شد ... کوچیک از نظر وسعت نه ابهت ....

تا اینکه این قجر ی های بی عرضه وسعتشو همینی که هست به نسل بعدی تحویل دادن ( نیست گربه ی ایران کمی چاق شده بود

رچیمش دادن لاغرش کردن)

کم کم گذشت و گذشت تا اینکه یه سرس آدم تشنه ی قدرت اومدن

انگار گرسنه ای که سفره ی رنگین دیده باشه ... انقدر جیب خودشون رو شکمشون رو پر کردن که ملت از یادشون رفت ....

اینا کاری کردن که خدا و پیغمبر از یاد مردم رفت ....

مردم تو اسیری ....

تو فلاکت ....

یکی از قیمت هیچی خبر نداشت و یکی دیگه کل بازار رو می گرده تا قیمت پایین پیدا کنه ( پیدا می کنه اما تو رویا )

خلاصه ...

یکی اومد که دم از عدالت می زد ....

عدالتش سر گرسنگس کشیدن مردم بوده .... سر بدهکاری مردم ... یه سری که گرسنه بودن ... سری دیگه هم بهشون اضافه شد ...

یه سری هم بدهکار بودن سری دوم هم اضافه شد .....

خلاصه همین جور داره بد بختی رو بد بختی مردم میاد چون عدالت در مورد همه باید رعایت بشه ... نفت میاد رو سفره

اما این نفت نه اون نفت!!!!!!

شهاب تیام خواننده ی ایرانی مقیم لس آنجلس دستیگر شد.

پلیس آمریکا علت دستگیری این خواننده گل محمدی ( پاپ سابق) را آلوده بودن کفتر به ویروس

آنفلوانزا و یک دانه دختر به ایدز اعلام کرده است .

آزادی تو کشور من ایران .....

جناب محمود .....

آزادی یعنی این نه که ما تو کشور ۱۳۰۰۰۰ زندانی داشته باشیم .....

آزادی یعنی این نه که یه روزنامه رو تعطیل کردن .... آزادی یعنی .... همونکاری که اون دو تا روزنامه کردن ...

اون آزادیه نه اینکه هر کس از زندان میله ای بیرون باشه ....

ما تو زندان میله ای دادگستری نیستیم ....

ما تو زندان جهل و نادانی شما دولتمردان عدالت گستر! زندانی هستیم ....

همین نوشته هام هم جرمه ....

از کجا معلوم الان تحت تعقیب نباشم .... آزادی یعنی اون که آذر ماه ۸۳ تو دانشگاه دانشجوها با رئیس دولت وقت تشکیل جلسه دادن

و هر چی خواستن گفتن و کسی چیزیش نشد ....

نه اینکه بخاطر یه سوال کلی سیم جیم پس دادن ....

کشورم ایران یه زمانی واسه خودش ایرانی بود .....

واسه خودش کسی بود .... ابهتی داشت اما یه ساله هیچی ازش نمونده ...

یه زمانی بعضی از مردم دوست داشتن رئیس جمهور کت شلواری داشته باشن از آخون بودم رئیس جمهور دیگه خسته شده بودن ...

زد و یکی با دروغ و ریا اومد با کاپشن شد رئیس جمهور ...

و اون یه ذره آبرو و ابهت باقی مونده رو که یه آخوند تو دولت قبلی با حرفهای گنده گنده و اینور رو اونور رفتن نگهداشته بود رو یه شبه ....

داد به باد ... این آقا ی کاپشنی چون قبلا هیچ جایی رو ندیده بود و پدرهاش

( اره پدر هاش این آقا تا حالا که ۲ تا پدر داشته یکی بگفته خودش سال ۷۲ فوت کرده و دومی اش هم که چند وقت پیشها تلویزیون اعلام کرد )

اونو هیچ جا نبرده بودن  مال مفت و دل بی رحم این استان و اون استان و این شهر و اون شهر تا جایی که یه شب مارکو پولو اومد به خواب برلوسکونی و گفت : سیلویو جلوی اینو بگیر داره رکورد منو می زنه اون بدبخت هم به حرف مارکو گوش کرد و رفت تو جبهه مخالف ایران و هم پیمان امریکا شد .

یه زمانی رفسنجانی فقط کلنگ می زد و پروژه افتتاح می کرد حالا اینم می ره این ور اونور حرف می زنه و پروژه میده .

اوضاع بر وفق مراد و این ور و اونور .... و کلی حرف دیگه که شما ها هم میدونین ...

جشن مهرگان

جشن مهرگان متعلق به فرشته بزرگ مهر است و برابر با مهرروز (بیست و یکم مهر) است و مطابق گاهنمای کنونی پانزدهم مهر می باشد این جشن فرخنده و زیبا در گذشته میان ایرانیان مقامی بسیار ارجمند در حد نوروز داشت و همانگونه که ایرانیان نوروز را بواسطه پایان سرما و آغاز بهار جشن می گیرندمهرگانرا نیزدر نیمه سال و با پایان فصل گرما و شروع سرما جشن می گرفتند آداب و رسوم آن بسیار شبیه به نوروز است و همانطور که نوروز را به  پادشاه افسانه ای ایران جمشید نسبت می دهند مهرگانرا نیز به فتح و پیروزی فریدون دیگر قهرمان ایرانی بر ضحاک نسبت داده می شود ولی در حالت کلی چون ایزد مهر نزد کلیه اقوام آریایی سابقه ای دیرین دارد و قدیمیترین آیین آریاییان می باشد نزد هر دو دسته ایرانیان و هندوان در یک روز گرامی داشته می شود  و مهردر زبان سانسکریت هم بمعنی دوستی است و در وید کتاب مذهبی برهمنان مانند اوستا ایزد روشنایی و فروغ می باشد و زرتشتیان بپرستشگاه خویش درب مهر گویند هر دو جشن مهرگان و نوروز  از آثار درخشان و جاودان ایران زمین هستند و برماست که این دو میراث گرانقدر نیاکانمان را همچون دو گنجینه گرانبها سینه به سینه و نسل به نسل انتقال دهیم  چرا که هویت و پهنای مرز ایران زمین را این دو جشن به وضوح نشان می دهد و هر کجا نوروز و مهرگان جشن گرفته شود آنجا ایران است و هر که ایندو جشن با شکوه و زیبا را برگزار کند ایرانی. مهرگان و نوروز در کنار یکدیگر هزاران سال است که همانند دو  ستون محکم و استوار پایه های استقلال و فرهنگ ایرانی را حفظ نموده اند و آنرا از هجوم تازی و بیگانه محفوظ داشته اند و در هر زمانی که قدرت حاکمه نتوانسته استقلال ایران را حفظ کند و سرزمین عزیزمان گرفتار قومی بیگانه گشت و به چند پاره تقسیم گردید برگزاری همین آیین های ساده ولی سحر انگیز ایرانیان را همدل ساخته و بار دیگر کنار هم جمع نمود .متاسفانه از آیین مهرگان امروزه جزء میان زرتشتیان اثری باقی نمانده و این آیین ملی که همانند نوروز به تک تک ایرانیان تعلق دارد به روحی تازه و همتی ملی نیاز دارد تا دوباره مانند گذشته جایگاه خود را بازیابد و احیاء گردد .دوستان گرامی اگر به اهمیت و جایگاه این جشن فرخنده پی برده اید بر عهده ما جوانان ایران زمین است که با اراده و کوشش خویش مهرگان را دوباره نزد خانواده های خود زنده کنیم اینکه به جای یکبار در سال دوبارپای سفره هفت چین (هفت سین در نوروز)بشینیم به شادی و سرور و نیایش پروردگار بپردازیم و به دیدار هم رفته و از احوال یکدیگر جویا شویم و به برطرف ساختن کدورتها و قهرها و جداییها  بپردازیم مطمئنا نه تنها به مذاق هیچ کسی بد نخواهد آمد بلکه با استقبال بزرگترهایمان نیز همراه خواهد شد .اما اینکه از هزاران سال پیش تا کنون چگونه این جشن برگزار می شود : ((طول مدت جشن ۶روز و از مهرروز آغاز و به رامروز ختم می شودپادشاهان تاجی به شکل خورشید که در آن دایره ای مانند چرخ چسبیده بود به سر می گذاشتند در جشن مهرگان مردی با صدای رسا ندا می داد ای فرشتگان بسوی دنیا بشتابید و جهان را از گزند اهریمنان برهانید . پادشاهان لباسهای گرانبهای ارغوانی می پوشیدند و با باده خواری در این جشن می رقصیدند موبد موبدان خوانچه ای که در آن لیمو شکر نیلوفر سیب به انار و یک خوشه انگور سفید و هفت دانه مورد گذاشته بود نزد شاه می آورد. در این روز پارسیان مشک و عنبر و عود به یکدیگر می دادند و توده های مردم برای پادشاه پیشکش می آوردند . زرتشتیان در روز مهر از ماه مهر به نیایشگاهها رفته و با تهیه خوراک های سنتی از یکدیگر پذیرایی می کنند و با سخنرانی های ملی و آیینی سرود و شعر و دکلمه جشن مهرگان را با شادی برپا می کنند . در برخی روستاها جشن مهرگان با ساز همراه است روز پنجم پس از مهرگان گروهی از اهالی روستا که بیشتر آنانرا جوانان تشکیل می دهند در محل آدریان و یا سرچشمه و قنات گرد هم می آیند و یکی از هنرمندان روستا به وسیله سرنا و هنرمند دیگر با دف گروه را همراهی میکند آنها با هم حرکت کرده و از یک سوی روستا و اولین خانه شروع می کنند و با شادی به خانه ها وارد می شوند کدبانوی هر خانه نخست آینه وگلاب می آورد اندکی گلاب در دست افراد میریزد و آینه را در برابر چهره آنها نگه می دارد و سپس آجیلی را که فراهم نموده به همه تعارف می کند آجیل مخلوطی از تخم کدو آفتابگردان و نخودچی کشمش است و با شربت و چای نیز پذیرایی خود را انجام می دهند آنگاه یکی از افراد گروه ساز که صدایی رسا دارد اسامی کسانی که پیش از این در خانه سکونت داشته و اکنون فوت کرده اند باز می گوید و برای همه آمرزش و شادی روان آرزو می کند .بعد از آن بشقابی از لرک (نوعی آجیل)از این خانه دریافت می کنند و در دستمال بزرگی که بر کمر بسته اند می ریزند و از خانه با ساز و شادی بیرون می آیند و به خانه بعدی می رود و چنان که در خانه ای بسته باشد برای لحظه ای بیرون خانه می ایستد و با بیان اسامی درگذشتگان این خانه بر روان و فروهر آنها درود می فرستد دادن پول و میوه هم مرسوم است تا برای جشن استفاده شود نسبت به جمعیت لورگ (نان مخصوص)تهیه شده و گوشت های بریان شده را به قطعات کوچک تبدیل می کنند و با مقداری سبزی میان دو عدد لورگ می گذارند و موبد ده نیز هنگام اجرای گاهنبار میوه ها را به قطعات کوچک تقسیم کرده و پس از پایان مراسم به همه میوه تعارف می شود. مردم تا آنجا که امکان دارد با لباسهای ارغوانی گرد هم آمده و به رقص و شادی می پردازند و هر یک چند نبشته شاد باش (کارت تبریک) برای هدیه به همراه دارند. سفره مهرگان شامل گل و ریحان و آجیل و بوهای خوش کتاب مقدس (قرآن یا اوستا)آینه سرمه دان شربت یا شراب  شیرینی انار سیب و آویشن کاسه ای پر از آب و سکه و ظرفهایی از سنجد و بادام میباشد ضمن اینکه اسفند و عود نیز می سوزانند)) جشن مهرگان بر تمامی هم میهنان عزیز مبارک باد. شاد و پیروز باشید

کشورما داره داغون میشه .....

یکی به دادش برسه .....

همه با هم دست در دست هم بیاییم کشورمونو از دست این دیوان ژولیده و بد اخم نجات دهیم ....

از دست این خشم زادگان خشم پرور بد دین و ریا کار ....

هر کسی مایله نظر بده تا این وبلاگ رو گروهی کنیم.

بالاخره در سفرهای استانی نوبت به تهران رسید !!!!

چشم مردم تهران و حومه روشن که چشمشون به جمال منور و مبارک این آقا افتاد....

بالاخره مردم تهران و حومه هم دل دارن .... ادم تو پایتخت بشینه و رئیس جمهور رو نبینه ....

اون بنده خدا هم حق داره ....

چون نیست ما کشور های دوست زیادی داریم و استانهای زیاد ....

از قانون الجار ثم الدار  استفاده کرده .... مردم تهران و حومه ناراحت نباشن ....

اتوبوس .... تو جاده با ۳۶ تا مسافر به سمت مقصد حرکت می کنه ....

روز اول ماه رمضان  ... خوب طبیعیه که بیشتر مسافرها روزه نباشن ....

تو پاسگاه پلیس راه واسه ساعت زدن اتوبوس توقف میکنه .... یکی از مسافر ها که روزه نبوده میاد پایین و سیگار روشن می کنه

یه جای دنج پیدا می کنه و شروع به سیگار کشیدن می کنه ....

حالا از کجا دیدن که اون بنده خدا سیگار میکشه من نمیدونم ... اما .... یه سرباز پاسگاه میاد و خبرشو به رئیسش میده ...

جناب سرهنگ دفتر چه راننده رو پیوست می کنه و میگه روزه خواری هم شده خلاف رانندگی !!!

مسافر سیگار کشیده و راننده جریمه !!!

اینم قانون جدید دولت خدمتگزار و عدالت گستر و کریمه !!!!!

بعد از چند روز غیبت موندم از چی بنویسم ....

از ثبت نام نکردن دانشجوهایی که فعالیت سیاسی داشتن یا

از وامهایی که قرار ه به عدالت بدن ( همون عدالت قسط) یا

از استعفای وزیر رفاه یا

از توقیف اتوبوسهای مسافربری به جرم روزه خواری ( این خیلی با حاله بعدا مطلبشو میذارم)

از مسائل مختلفه .....

اما بهتره از رمضان بگم .... ماه پر خیر و برکت برای حاج آقایان .... ماه پر از رحمت الهی .... پر از لذت و شور مهمانی خدا ....

چون این برای اونها تنها مهمانیه که میرن و پول هم میگیرن در حالی که صاحب مجلس خودش چیزی خرج نمی کنه !!!!

تا حالا فکرشو کرده بودین!!!

یکی مهمونی بده هیچ خرجی نکنه و خرجش به پای مهموناش اونوقت یه سری آدم دیگه از این مهمونی به نون ونوایی برسن .

چند روز پیش تو راه تهران جلوی یه کافه بین راه یه اتوبوس از سمت قم می اومد ....

وقتی توقف کرد چشت روزگار بد نبینه چی می بینی ؟ حاج آقا تا دلت بخواد

نمیدونین با چه شور و هیجانی به سمت مقصد حرکت می کردن .....

خلاصه کلام خیر و برکت این ماه می مونه واسه جاجی ها

ثوابش واسه مردم بی نوا